حال شما چطوره

ساخت وبلاگ

دم دمای عید

قانونا و رسما باید خوشحال باشیم

باید شاد باشیم

رخت و لباس نو کنیم

خونه تکونی کنیم و گردارو پاک کنیم

به فکر هفت سین باشیم

به فکر دید و بازدید

به فکر سفرهای که دوست داریم بریم جاهایی که منتطرن مابریم....

اما بااین اوضاع با این وضع اقتصاد چه روحیه و دلی واسمون مونده.

نمی گم هر روز کارم‌گریه است نه ولی ته ته دلم شاد نیستم.

اصلا می تونی ادم باشی و توشهر راه بری و شاد باشی ؟اصلا خودتم داشته باشی و بخوری و بپوشی و بگردی ولی وقت حال دل بقیه خوب نباشه تو اطرافیانت حال تو می تونه خوب باشه؟؟

من واقعا حسرتم شده آره بلند می گم حسرتم شده بدونم

اینکه زندگی تو ی دنیایی که توش تورم هر روزه نیست چه شکلی ؟؟زندگی تو کشوری که توش می شه برنامه ربزی کرد چه حسی داره ؟؟چه مدلی؟؟

زندگی با امنیت و آزادی چه مزه ای داره؟؟؟

حسرت ما خیلی چیزای ساده ای شده خیلی

می دونی تو سرم چیه

توفکر اون که بیمار داره مثل سینای عزیز(خواهرزاده دوستم)بااین قیمت دلار هر روز چقدر از آرزوی راه رفتن دور می شه اون که بیمار سرطانی داره چطور ؟اون چطور می خواد داروهاش تامیین کنه؟؟اون که معلول چطور می تونه وسیله واسه راحتی اش تهیه کنه؟؟

تو فکر اون بازنشسته خانواده دار و آبرو دار الان می خواد چه سفره ای بندازه واسه شب عید با این قیمت ها؟

توفکر اون پسری که با حسرت بچه ها نگاه می کرد و می گفت دلش خیلی خانواده می خواد ولی توان مخارج ازدواج هم نداره چه برسه به بچه دارشدن فکر کردن...

توفکرم اون راننده تاکسی که با بغض گفت خانم دخترم جهاز داره می خره می دونه ندارم دم نمی زنه شرمندش شدم...

یا اون بنده خدا تو جمع بازنشسته ها که حرف جالبی می زد می گفت من فقط می خوام زجر نکشم جانباز بود و بازنشسته دردش فقط درد بود نه آرامش...

اینا ولم نمی کنه...

حال شما چطوره؟

پاگشای جاری...
ما را در سایت پاگشای جاری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : senatorvakhanomesh بازدید : 91 تاريخ : سه شنبه 9 اسفند 1401 ساعت: 18:39